رایان جنسن 33 ساله یک ماه پیش از خونریزی مغزی رنج می برد ، در حالت اغما قرار گرفت و با وجود تمام تلاش پزشکان ، هرگز کما را ترک نکرد. آسیب مغزی غیر قابل برگشت بود. خانواده وی با کل کارمندان به ملاقات وی آمدند و در آخرین روز قبل از اینکه رضایت خود را برای خاموش کردن وسایل بدهند ، اقوام برای سکونت خداحافظی کردند. خواهر رایان آنچه را که در فیلم اتفاق می افتد فیلمبرداری کرد.
مولی ، سگ او ، بسیار متعجب شد که چرا صاحب بیدار نشد تا سلام کند. ما می خواستیم سگ بفهمد و خداحافظی کند. ما نمی دانیم که چقدر موفق شدیم ، اما او در خانه دیوانه شد ، و نفهمید که رایان کجا رفته است. " شش سال پیش ، رایان مولی را به عنوان توله سگ در یک جای خالی ، جایی که توسط صاحبان قبلی به زمین انداخته شد ، انتخاب کرد. پس از آن مرد و سگ جدا نشدنی بودند. تا احیا.
این عقیده که نه تنها اعضای خانواده بلکه حتی حیوانات خانگی نیز حق دارند از یک فرد در حال خداحافظی خداحافظی کنند بسیار انسانی است و به تدریج در حال تبدیل شدن به یک روند مشترک در سراسر جهان است. در حالی که قبلاً این هنجار در نظر گرفته شده بود (و در کشور ما ، متأسفانه ، هنوز هم این موضوع مورد توجه است) ، به هیچ کس نباید اجازه داد برای یک فرد در حال مرگ کاملاً واژگون به بخش احیا مراجعه کند. حتی والدین به کودک.
در روسیه ، صحنه وداع مشابه فقط در چند بیمارستان امکان پذیر است. به عنوان مثال در اولین هتل مسکو اما بتدریج ، اقوام بیماران ناامید در حال بدست آوردن حق خداحافظی از نظر انسانی از بوروکراسی پزشکی هستند.
این صحنه بسیار لمس کننده هنگام مراسم تشییع جنازه در یک شهر کانادا رخ داده است.
کارمندان یک خانه تشییع جنازه کانادا به سگ اجازه دادند تا با صاحب آن مرحوم خداحافظی کند. سگ به تابوت رفت و روی پاهای عقب آن ایستاد. - گزارش سایت "خبرهای خوب درباره حیوانات"
این اتفاق در اوایل سال 2018 افتاد. سگی به نام سدی ، که با آنها 13 سال در کنار هم زندگی می کردند ، ناگهان دچار حمله قلبی شد. برخی از آنها آمبولانس را صدا کردند ، اما خیلی دیر معلوم شد: این مرد درگذشت. وقتی پزشکان از بدن جدا شدند ، سدی نزد او آمد و در كنار او دراز كشید و سر خود را زیر بازو گذاشت.
برای 10 روز آینده ، در حالی که آماده شدن برای مراسم تشییع جنازه ، سادیه در استرس شدید بود. او تقریباً غذا نمی خورد و عملاً نمی خوابید ، در این مدت 4.5 کیلوگرم وزن از دست داد. او مانند پنجره و در دراز دراز نکشید ، مثل همیشه وقتی صاحب کار را ترک کرد. او هنوز امیدوار بود که او بازگردد.
بیوه می گوید: "او سگ او بود ، او یک دختر بابا واقعی بود."
در روز تشییع جنازه ، بیوه سگ را با خود به مراسم خداحافظی برد و گفت كه دیگر نمی تواند انجام دهد:
سگ گفت: "این سگ به اندازه همسر و پسرش برای یک عضو خانواده برای او مهم بود. بنابراین ، ما اجازه دادیم که سگ مراسم را بدرود کند و سپس به او اجازه داد که از آرامش خداحافظی کند. " به نظر من در آن لحظه هیچ یک از حاضران در سالن چشمان خشک ندارند. "